Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-04@11:51:25 GMT

شعر کودکانه باران و خورشيد

تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۲۱۳۸۸

شعر کودکانه باران و خورشيد

خبرگزاري آريا -

شعر کودکانه در مورد باران و خورشيد
باز براي آسمون از راه رسيد يه مهمون
يه ابر چاق سياه با خنده هاي قاه قاه
ابر ِسياه شيطون دويد توي آسمون
نشست کنار خورشيد دامنشو روش کشيد
آسمونو سياه کرد خنده اي قاه قاه کرد
خورشيد به ابر نيگا کرد پرنده رو صدا کرد
پرنده زود پر کشيد رفت تا به ابرک رسيد
پاهاشو قلقلک کرد به خنده هاش کمک کرد
ابر سياه هي خنديد اشک چشاشو نديد
خنده ي ابر بارون شد خورشيد خانوم خندون شد
منبع: koodakaneaseman.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

blogfa.com


منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۲۱۳۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرد بدهکار از من فیلم سیاه گرفت تا شکایت نکنم

یک سال قبل زنی به نام مریم با مراجعه به پلیس آگاهی از مردی به نام محمود به اتهام تعرض شکایت کرد.

وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: چند سالی است که در کارگاهی که دارم، مشغول کار هستم. یک سال قبل مردی به نام محمود با من همکار شد. از آنجا که به ظاهر مرد موجهی بود به او اعتماد کردم و یک روز سر صحبت را با من باز کرد و گفت سال قبل خانه‌ای را با ۱۰۰ میلیون تومان ودیعه رهن کرده ام و حالا صاحبخانه گفته که باید ۲۰۰ میلیون تومان دیگر به او پرداخت کنم تا قرارداد اجاره را تمدید کند. به من گفت اگر نتوانم پول را پرداخت کنم حتماً زندگی‌ام به هم می‌ریزد، چون با پولی که دارم نمی‌توانم خانه‌ای اجاره کنم.

 محمود آن روز به قدری مظلومانه فریبم داد که دلم برایش سوخت و بدون مشورت و هماهنگی با همسرم ۲۰۰ میلیون تومان به او قرض دادم و قرار شد ظرف ۳ ماه وام بگیرد و پولم را پس بدهد. بعد از آن، پیش خودم فکر می‌کردم که توانستم کار ثوابی انجام دهم و زندگی یک زوج را از نابودی نجات دهم. اما یک ماه بعد محمود به بهانه اینکه حقوقش پایین است از کارگاه من رفت، اما به من گفت که بزودی وامم جور می‌شود و پول را پس می‌دهم.

۳ ماه از این ماجرا گذشت، اما نه از محمود خبری شد و نه از پس دادن پول. چندباری با تلفنش تماس گرفتم، اما جواب نداد تا اینکه به سختی توانستم او را پیدا کنم. برایش توضیح دادم که پول را بدون اطلاع همسرم به او داده بودم و اگر متوجه شود زندگی‌ام خراب می‌شود. محمود هم عذرخواهی کرد و گفت که فردا به کارگاهی که کار می‌کند بروم تا پولم را پس بدهد. من هم بعد از پایان کارم به کارگاهی که گفته بود، رفتم. خودش در آنجا تنها بود بعد برایم آبمیوه‌ای آورد که به محض خوردن از هوش رفتم. چند ساعت بعد که به هوش آمدم متوجه شدم او به من تعرض کرده و فیلم سیاه از من گرفته است. وقتی اعتراض کردم با لحنی تهدیدآمیز گفت فیلم پیش من محفوظ است و اگر در این باره با کسی حرف نزنی و سراغ پولت را نگیری فیلم را کسی نمی‌بیند، اما من تصمیم گرفتم شکایت کنم. پس از اظهارات شاکی مأموران به ردیابی متهم پرداختند و وی را در همان کارگاهی که کار می‌کرد بازداشت کردند. او بعد از انتقال به پلیس آگاهی منکر تعرض شد و اظهارات مریم را دروغ خواند.

در دادگاه چه گذشت

با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای این جلسه شاکی با تشریح ماجرای تعرض، فیلم سیاه و بدهی ۲۰۰ میلیونی از قضات درخواست اشد مجازات برای متهم کرد.

سپس متهم به جایگاه رفت و با رد اتهامش به قضات گفت: وقتی در کارگاه این زن مشغول به کار شدم او از همان ابتدا خودش را به من نزدیک کرد مدام از همسرش گلایه می‌کرد و از من خواست تا باهم صمیمی شویم. موضوع بدهی ۲۰۰ میلیون تومانی هم ربطی به رابطه من و او نداشت و نمی‌دانم که چرا این دو مسأله را به هم ربط داده است. من اتهام آزار و اذیت و تعرض را قبول ندارم.

پس از اظهارات متهم، قضات ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدور رأی وارد شور شدند.

روزنامه ایران

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • اتفاقی که بعد از نوشیدن هر روز چای در بدن می‌افتد
  • پلنگ صورتی عضله‌ای: این شخصیت دیگر خنده دار نیست! (عکس)
  • خنده‌دارترین پیشنهاد برای نجات اقتصادی بارسلونا!
  • پیشنهاد خنده‌دار برای نجات اقتصادی بارسلونا!
  • خورشید را هرگز از این زاویه ندیده‌اید/ فیلم
  • مرد بدهکار از من فیلم سیاه گرفت تا شکایت نکنم
  • پویش این خنده را فراموش نخواهیم کرد برگزار می‌شود
  • شعار شدید روحانیون علیه علیرضا پناهیان و خنده او!
  • داستانک‌هایی برای فلسفه‌ورزی کودکانه
  • داداش زاده: عالیشاه پرسپولیس را با اخراج کودکانه خود ۱۰ نفره کرد/استقلال بضاعتی بیش از این ندارد